پدرم میگفت؛ قدیمترها، وقتی که بچه بودیم توی روستا، قحطی عجیبی پیش آمده بود. این موضوع حداقل به ۵۰ سال قبل بر میگردد. قحطی و فقر به گونهای به زندگیمان فشار وارد میکرد که کمتر خاطرهی دارم که شب را سیر خوابیده باشم. یکی از عموهای عزیزم در اثر ضربه روحی که از آن دورانها در ضمیر ناخودآگاهش به جا مانده، با این همه نعمت و فرآوانی که در زندگی امروزه از آن برخوردار است، وقتی با همسرش از خانه خارج میشود مقداری نان به همراه خودشان میبرند. شاید به ذهن جوان امروزی ما، این کار به نظر مسخره تعبیر بشود ولی . . .
از شما خواننده عزیز خواهشی دارم، سطور این بخش را به کندی بخوانید، کمی حوصله کنید و کمی هم انصاف خرج کنید. آیا واقعاً در زندگی شما، چیزی یا کسی نیست که به خاطر آن خدای بزرگ را شکر کنید.
روی صحبت من با توست. تویی که از زمین و آسمان گله داری و هر چه رو به جلو میروی شاکیتر زندگی میکنی!
آیا هنوز متوجه نشدهای که زندگی بیشتر بخشیدن است نه گرفتن، برای همین به تو میگویم، ای عزیزتر از جان، روش زندگیات را تغییر بده و بیا کمی با دنیا آشتی کن.
من دلایل زیادی برای شکرگذاری و تشکر از خداوند دارم. سلامتی، خانواده، دوستان و . . . ، مهمتر از همه اینکه خدای خوبی دارم. به قول سهراب، خدایی که در این نزدیکی است، لای آن شببوها، زیر آن کاج بلند. همین یک مورد کافی است که برای تمام عمر شاد و خوشبخت زندگی کنیم و از اینکه او را داریم و او بدون هیچ منتی، وجودمان را لبریز از شکوه و عظمت میکند. من یقین دارم که شکرگذاری راهی مطمئن برای موفقیت است.
خوب به خاطر دارم که استاد هنرم به من متذکر میشد که از خداوند برکتش را بخواهیم. به نظر شما چگونه میتوان برکت خدا را به سوی خود جذب کرد؟
?مسلماً با اخلاق شکر گذارانه?
قدردانی از امکاناتی که در زندگی از آنها برخوردارید و برایتان ارزشمند و لذتبخش است، برکات خداوند را بسوی شما جذب میکند.
همین الان کاغذ و قلمی بردارید و لیستی از نعمتهایی که در زندگی از آنها برخوردار میباشید تهیه نمایید. هر روز صبح، اولین و تنها جملهای که به خود میگویید این باشد ?خدا را شکر?
حتماً امتحان کنید. مطمئن باشید روز بسیار باشکوهی را تجربه خواهید کرد!
در باب شکر گزاری مولانا شاعر و عارف نامدار شعری زیبا دارد:
شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند
آیا شما نیز انسانهایی که مدام از زندگی خود گلایه دارند و از زمین و آسمان شکایت میکنند را دیدهاید؟ برای این افراد مداوم اتفاقات بد و ناگوار پیش میآید.
دلیلش این است که آنها مداوم روی نداشتهها تمرکز دارند و این ناسپاسی و ناشکری، احساس رضایت درونی را از آنها گرفته و آرامش ذهن را از دست میدهند. اینگونه افراد روی طول موج منفی حرکت میکنند و بطور مداوم اتفاقات بد و ناگوار برایشان پیش میآید.
تمرکز مداوم روی نداشتهها و عدم شکرگزاری به خاطر داشتهها، هالهای از انرژی منفی را در اطرافتان پدید میآورد و شما در این حالت وارد چرخه موش دوانی شدهاید و مصیبت بار دیگر به سراغ شما میآید.
نقل است از سعدی شاعر حکیم و پرآوازه ایرانی که روزگاری را به اقصی نقاط جهان از جمله هندوستان، حبشه، مصر و شمال آفریقا سفر کرد و به روایتی این جهانگردی سی سال طول کشید. سعدی در این سفرها مشقات فراوانی را متحمل شد. آمده است که در یکی از این سفرها پای سعدی برهنه بود و کفشی بر پا نداشت. او از این موضوع بسیار دلتنگ بود تا اینکه به محل جامع کوفه رسید. در میان رهگذران، کسی را دید که پا نداشت، پس از دیدن آن صحنه خدا را شکر کرد و بر بیکفشی خود صبر نمود.
به خاطر داشته باشید که هرگونه که بیاندیشید، دنیا نیز همانگونه به شما پاسخ میدهد. شکرگزاری باعث میشود که انرژیهای وجود شما در جهت بهتری هدایت شود و در نتیجه افکار شما نیز بهتر خواهد شد.
ابر باد مه خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
اگر میخواهید بینهایت در زندگی احساس خوشبختی کنید، تنها و تنها شکرگزار هر آنچه که در زندگی دارید، باشید. شکرگزاری در واقع احترام به کائنات و هماهنگ شدن با خلقت است و در نهایت درهای رحمت خداوندی را بسوی شما میگشاید. شما با پرورش اخلاق شکرگزارانه، شادی، آرامش و عشق خداوند را به خود هدیه میدهید. بر نعمتهایی که خداوند هر روز و هر لحظه به شما عنایت میکند، تمرکز کنید آنوقت خواهید دید که چگونه از شادی لبریز خواهید شد. در اصل شکرگزاری فروتنی است.
از اینکه این وجود بینهایت با ارزش را در اختیار شما قرار داده است، قدردان خداوند باشید. نخواهید فرد دیگری باشید. شما معجزه بی همتای خداوند هستید، آری شما همچون خداوند یگانهاید و شاهکار خلقتید.
قدرشناسی، کرامت و بزرگی است
سالها پیش مدتی را در جایی بیابان گونه بسر بردم. عزیزی چهار دیواری خود را در آن بیابان در اختیار من قرار داد؛ یک محوطه بزرگ با یک سرپناه و یک سگ. سگ پیر و قوی هیکلی که برای بودن در آن محیط خلوت و ناامن دوست مناسبی به نظر می رسید. ما مدتی با هم بودیم و من بخشی از غذای خود را با او سهیم می شدم و او مرا از دزدان شب محافظت می کرد. تا روزی که آن سگ بیمار شد. به دلیل نامعلومی بدن او زخم بزرگی برداشت و هر روز عود کرد تا کرم برداشت. دامپزشک، درمان او را بی اثر دانست و گفت که نگه داری او بسیار خطرناک است و باید کشته شود. صاحب سگ نتوانست این کار را بکند. از من خواست که او را از ملک بیرون کنم تا خود در بیابان بمیرد. من او را بیرون کردم. ابتدا مقاومت می کرد ولی وقتی دید مصر هستم رفت و هیچ نشانی از خود باقی نگذاشت.
هرگز او را ندیدم. تا اینکه روزی برگشت. از سوراخی مخفی وارد شده بود که راه اختصاصی او بود. بدون آن زخم وحشتناک. او زنده مانده بود و برخلاف همه قواعد علمی هیچ اثری از آن زخم باقی نمانده بود. نمی دانم چکار کرده بود و یا غذا از کجا تهیه کرده بود. اما فهمیده بود که چرا باید آنجا را ترک می کرده و اکنون که دیگر بیمار و خطرناک نبود بازگشته بود. در آن نزدیکی چهاردیواری دیگری بود که نگهبانی داشت و چند روز بعد از بازگشت سگ، آن نگهبان را ملاقات کردم و او چیزی به من گفت که تا عمق وجودم را لرزاند. او گفت که سگ در آن اوقاتی که بیرون شده بود هر شب می آمده پشت در و تا صبح نگهبانی می داده و صبح پیش از اینکه کسی متوجه حضورش بشود از آنجا می رفته. هرشب?! من نتوانستم از سکوت آن بیابان چیزی بیاموزم اما عشق و قدرشناسی آن سگ و بیکرانگی قلبش مرا در خود خرد کرد و فرو ریخت. او همیشه از اساتید من خواهد بود. (این داستان مقاله ? اساتید من می باشد()
سال ۱۳۸۵ در یکی از سمینارهای بینالمللی مدیریت، سخنران جلسه آقای استیون آنوین اسلایدی را که حاوی یک قطعه کیک پای سیب بود به نمایش گذاشت و بلافاصله از حضار پرسید، اگر شما بخواهید یک تکه کیک پای سیب داشته باشید به چه چیزهایی احتیاج دارید؟ حضار هر کدام نظری دادند : شیر، کره، سیب، شکر، آرد و . . . در پایان نظر خواهی، سخنران همه را به سکوت دعوت کرد و گفت: ?برای درست کردن یک تکه سیب احتیاج به یک کیهان (کهکشان) داریم
سئوال؛ چگونه قدرشناس باشیم؟
روزانه حداقل ۵۰ مورد از نعمتهایی که از آن برخوردار هستید را ذکر لب خود کنید. معجزه اتفاق خواهد افتاد، شادی درونی که از آن بسیار یاد میشود در این لحظه اتفاق خواهد افتاد. تا شروع نکنید به تغییر باورهایتان، کسی یا چیزی در زندگی تغییر نخواهد کرد. به من اعتماد کنید و شروع کنید زندگی تازه خود را با اخلاق شکرگزارانه. فرقی نمیکند در کجا و در چه حالتی هستید،
? هر موقع که دلتنگ شدید
? هر موقع که از دنیا خسته شدید
? هر موقع حال خوبی دارید
? هر موقع حال بدی دارید
فقط شکرگزار باشید. معجزات خداوند را بدون شک خواهید دید. بهمین سادگی زندگی شما شکوفا میشود . . .
منابع : کتاب ریشههای عمیق موفقیت نوشته ابوالفضل جعفری، مقاله ? اساتید من? از وب سایت http://www.yekibood.ir
?
کاش وقتی بچه هامون میرن مدرسه بهشون بگیم:
خوشبختی یافتنی نیست ساختنی است.
چه کسی فکر میکرد خیلی زرنگ است؟
21807 بازدید
16 بازدید امروز
3 بازدید دیروز
25 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian