مرد فقیرى بود که همسرش کَره مى ساخت. زن، کرهها را به صورت دایرههای یک کیلویى مىساخت. مرد آنها را به یکى از بقالىهای شهر میبرد و مىفروخت و مایحتاج خانه را مىخرید.
روزى مرد بقال به اندازه کرهها شک کرد و آنها را وزن کرد. اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود.
او عصبانى شد و با تندی به مرد فقیر گفت: ?دیگر از تو کره نمى خرم، تو قالبهای کره را به عنوان یک کیلویی به من مىفروختى در حالى که وزن آنها فقط ۹۰۰ گرم است!?
مرد فقیر سرش را پایین انداخت و گفت: ?ما ترازویی نداریم. قبلا یک کیلو شکر از شما خریده بودیم. از روی آن یک وزنه درست کرده بودیم و همان را هم برای وزن کردن قالبهای کره استفاده میکردیم.?
کاش وقتی بچه هامون میرن مدرسه بهشون بگیم:
خوشبختی یافتنی نیست ساختنی است.
چه کسی فکر میکرد خیلی زرنگ است؟
21979 بازدید
13 بازدید امروز
22 بازدید دیروز
53 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian